به گزارش راهبرد معاصر، پس از آنکه همه پشت جمهوری بولیواری ونزوئلا را خالی کردند و آن را طعمه دیگری برای محاصره کشنده آمریکایی قرار دادند تا دونالد ترامپ به آن افتخار کند و این کشور از نقصان شدید در تامین بنزین مورد نیاز خود رنج ببرد، تنها ایرانیها تصمیم گرفتند با این چالش مواجه شوند و پس از ارسال یک نفتکش به سوریه، پنج نفتکش خود را طی توافقی با کاراکاس به ونزوئلا ارسال کردند که یکی پس از دیگری وارد سواحل این کشور میشوند، تا دستکم نیاز ۵۰ روز این کشور را تامین کنند. همچنین قرار است مهندسان ایرانی پالایشگاههای ونزوئلا را که به شدت از کمبود قطعات یدکی به دلیل تحریمهای آمریکا رنج میبرند، احیا کنند.
پایگاه خبری لبنانی الاخبار در یادداشتی به قلم « سعید محمد» به تحلیل این اقدام ایران در تلاش برای از بین بردن هیمنه و هژمونی آمریکا پرداخت و آن را سیلی محکم تهران به صورت واشنگتن توصیف کرد.
در این یادداشت آمده است: اگر «سمیر امین» اندیشمند مارکسیست مصری، امروز در کنار ما بود، بیش از ما خرسند میشد که نظارهگر ورود نفتکش «فورچون»؛ نخستین نفتکش بزرگ ایرانی به آبهای منطقهای ونزوئلا تحت نظارت یگانهای دریایی و جنگندههای بولیواری باشد و ببیند که «نیکولاس مادورو» رئیس جمهور ونزوئلا با «سلام علیکم» از ایرانیها تقدیر میکند. دستکم بر اساس آنچه که در صفحههای نخست دو روز پیش روزنامههای عبریزبان منتشر شد، این اقدام ایران، سیلی محکمی به واشنگتن به شمار میآید.
مقدمهای برای درهم شکستن هژمونی آمریکا
بر اساس این یادداشت، این اقدام تهران سمبلی از وعدههای استراتژیک آن و مقدمه رویای صادقه در هم شکستن هژمونی آمریکا در جهان از طریق ایجاد ائتلاف مخالف آن در کشورهای آمریکای جنوبی به شمار میآید که مرکزیت و محوریت امپریالیسم غربی را کنار میزند و به ملتها دیگر امید میبخشد.
«ارزش مالی پنج کشتی حامل سوخت ایران برای کاراکاس حداقل ۴۶ میلیون دلار آمریکایی است و هر یک از آنها نیاز کشور ونزوئلا برای ده روز را تامین میکند و این ۵۰ روز فرصت گرانبهایی برای این کشور به شمار میرود که ونزوئلا به شدت به آن نیاز داشت. به ویژه که پالایشگاههای آن به دلیل محاصره و تحریم آمریکا از وارد کردن قطعات یدکی اساسی و مواد ویسکوزیته برای پالایش نفت تعطیل شدهاند. این امر پس از آنکه روسیه نیز به دلیل تحریمهای آمریکا بر شرکتهای خود مجبور شد تا غول نفتی «روسنفت» را از ونزوئلا خارج کند، تشدید شد.»
«روسنفت تا مدتی پیش نیز اداره ۶۰ درصد از تولید نفت در جمهوری ونزوئلا را برعهده داشت و نیازهای بازار داخلی آن را برای مشتقات نفت تصفیه شده (دیزل و بنزین) ، تأمین میکرد.»
مانعتراشیها و تهدیدهای آمریکا ناکام ماند
«معامله صورت گرفته با تهران در چارچوب یک توافق گسترده صورت گرفت که شامل پشتیبانی فنی و تجهیزاتی مهندسان ایرانی از پالایشگاههای ونزوئلا برای احیای مجدد آن پس از گذشت تقریبا یک سال از تعطیل شدن آن، است. واشنگتن تلاش میکند تا این برنامهها را طریق متقاعد کردن کشورهایی که در واقع پل هوایی میان تهران و کاراکاس به شمار میآیند، متوقف کند و این کشورها را به جلوگیری از پرواز هواپیماهای حامل قطعات یدکی و سایر مواد و تجهیزات اساسی نفتی برای ونزوئلا ترغیب کند.اما دستکم تاکنون موفق نشده است.»
نویسنده در ادامه، تهدیدهای آمریکا که شخص دونالد ترامپ خود در واکنش به اعزام نفتکشهای ایرانی به ونزوئلا، هدایت آن را در دست داشت و مدعی میشد که از رسیدن این نفتکشها حتی با توسل به زور جلوگیری خواهد کرد، در چارچوب جنگ مستمر آمریکا با نظام بولیواری بود که قدمت آن به ۲۰ سال میرسد. این جنگ با محاصره اقتصادی، دریایی و هوایی کشنده در سال ۲۰۱۷، تشدید شد تا از انتخاب نیکلاس مادورو به عنوان جانشین «هوگو چاوز» در انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۱۸ جلوگیری شود. امری که در می همان سال روی داد و وی با رأی بالای مردمی به ریاستجمهوری رسید و قرار است تا ۲۰۲۵ در این پست بماند.
بر اساس این گزارش، با این انتخاب، حمایت از گروههای مخالف در ونزوئلا و تکرار ایجاد هرج و مرج و اغتشاش و حتی برنامهریزی برای ترور مادورو و معاونان ارشد او طی یک رژه نظامی در پایتخت از اقدامات بعدی آمریکا در این جنگ بود.
پاسخ خونسردانه و حسابشده ایران به تهدیدهای ترامپ
سعید محمد مینویسد: ایرانیهایی که در مقابله با تهدیدهای آمریکا مبنی بر هدف قرار گرفتن در کارائیب، مقاومتی سخت و استثنایی از خود نشان دادند، با آرامش و اطمینان با برگههای خود بازی و اعلام کردند، هرگونه تعدی آمریکا به این نفتکشها با پاسخ فوری و مشابه ایران علیه کشتی ها و یگانهای دریایی آمریکا در خلیج [فارس] همراه خواهد شد.
نویسنده در ادامه به ماجرای پاسخ ایران به بحران نفتکش خود در مسیر سوریه که برای مدتی در جبل طارق متوقف شده بود، و نیز پاسخگویی به ترور سپهبد سلیمانی اشاره کرد و نوشت: تهران در پاسخ به این اقدام یک کشتی انگلیسی را توقیف کرد و تنها پس از حرکت نفتکش آن به سوی بندر «طرطوس» این کشتی را آزاد کرد. در واکنش به ترور ژنرال سلیمانی نیز، به صورت از پیش اعلام شده، پایگاه «عین الاسد» آمریکا در عراق را هدف قرار داد.
«طبعا هیچ کس شکی درباره توانمندی عملی تهران در ارائه شریان حیات به صورت مستمر به کاراکاس و مقابله با تهدیدهای احتمالی آمریکا آن هم در شرایطی که خود تهران تحت محاصره و تحریم است، ندارد. در شرایطی که کشورهای بزرگی چون روسیه و چنین از ارائه حمایت کافی به ونزوئلا برای عبور از این مرحله از جنگ با واشنگتن با کمترین خسارات وارده، عقبنشینی کردهاند.»
«ایرانیها با این نفتکشهای خود که علنا هزاران مایل دریایی را به سوی ونزوئلا طی کردند، جبروت نظامی غرب را به چالش کشیدند و به محاصره و تحریم آمریکایی پایبند نماندند و پایگاههای نظامی آمریکا در خلیج [فارس] را به یک بار استراتژیک که بر شانههای واشنگتن سنگینی میکند، تبدیل کردند. آنها در این قرارداد با ونزوئلا از طریق خطوط امدادرسانی هوایی و دریایی از یک کشور در آمریکایی جنوبی به کشور دیگر میروند تا مواد و تکنولوژی حساسی را که مطلقا از طریق شبکه سرمایهداری آمریکا میسر نشده بود، ارائه کنند.»
نویسنده در ادامه به شیوه معامله مالی ایران با کشورهای غیرهستهای در آمریکای جنوبی بدون تبدیل کردن ارزش قراردادهای خود به پول نقد آمریکایی که موجب تقویت هژمونی واشنگتن میشود، اشاره میکند و مینویسد: این قرارداد تنها مقدمه و افتتاحیه تحقق یک رویا است و ما واقعا هنوز از ایجاد یک بلوک ویژه میان کشورهای آمریکای جنوبی و ایجاد یک جهان موازی دارای توازن در مقابله با امپریالیسم غربی که صرفا از تسلیم شدن طرفهای تحت سلطه تغذیه میکند، دور هستیم.
درسی که نفتکشهای ایرانی به جهانیان دادند
وی نوشت که این قرارداد و معامله صورت گرفته میان ایران و ونزوئلا در پکن و مسکو و برلین و توکیو بررسی خواهد شد و همه منتظر تغییر ماهیت هر دو طرف آمریکایی و ایرانی خواهند ماند. آمریکایی که حساب و کتابهای لحظهای آن را ناامید کرده، نخواهد پذیرفت که سلیقهای جهانی بر پایه خدشه وارد شدن به هژمونی آن از سوی ایران ایجاد شود و ممکن است بر شدت تهدیدها و فشارهای خود بیافزاید و در مقابل ایران نیز پس از شکستن این دیوار صوتی، دیگر از این بیشتر از خود نرمش نشان نخواهد داد. بی تردید اعتماد به نفس بیشتری در مقابله با تحریم و محاصره خواهد داشت.
نویسنده در پایان با اشاره به افزایش امید در خاورمیانه در ایجاد یک روحیه جدید برای همبستگی جنوب - جنوب با دمشق که در حال مبارزه با سیاست تحریمی کشنده آمریکایی است، مینویسد که این تحریمهای اعمالی علیه سوریه بسیار شدیدتر از تحریمها علیه ونزوئلا است زیرا طرفهای مطیع آمریکا با تمام توان خود و در تلاش بی سابقهای در حال انجام آن هستند. اسرائیلیها، نظامیان ترکی و اردنی، سیاستمداران و احزاب در لبنان، عراق و شمال سوریه از جمله همین طرفهای مطیع و فرمانبر آمریکا هستند.